تقدیم به تو
اشک رازی ست
لبخند رازی ست
عشق رازی ست
اشک آن شب لبخند عشق ام بود.
دستت را به من بده
دست های تو با من آشناست
ای دیریافته با تو سخن می گویم
به سان علف که با صحرا
به سان باران که با دریا
به سان پرنده که با بهار سخن می گوید
زیرا که من ریشه های تو را دریافته ام
زیرا که صدای من
با صدای تو آشناست.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی